معلم ایرانی

معلم ایرانی

دل نوشته های یک معلم زبان
معلم ایرانی

معلم ایرانی

دل نوشته های یک معلم زبان

برای ۵۰ سال آینده برنامه ریزی کنیم.


برای ۵۰ سال آینده برنامه ریزی کنیم.


جوزف، یکی از بهترین انسانهاییه که در طول ۵ سال گذشته، باهاش آشنا شدم.

بی نهایت سخت کوش، فوق العاده با ادب، عاشق خانواده و بچه هاش و دوست بسیار با وفاییه.

نمیدونم اگر جوزف رو نمیشناختم ، تجربه ی پایتخت کره ی جنوبی چقدر میتونست متفاوت باشه و به جرأت میتونم بگم ، شاید بدون جوزف عاشق این شهر نمیشدم.

 


برای ۵۰ سال آینده برنامه ریزی کنیم.


جوزف، یکی از بهترین انسانهاییه که در طول ۵ سال گذشته، باهاش آشنا شدم.

بی نهایت سخت کوش، فوق العاده با ادب، عاشق خانواده و بچه هاش و دوست بسیار با وفاییه.

نمیدونم اگر جوزف رو نمیشناختم ، تجربه ی پایتخت کره ی جنوبی چقدر میتونست متفاوت باشه و به جرأت میتونم بگم ، شاید بدون جوزف عاشق این شهر نمیشدم.


مردمان کره ،‌ خیلی پر تلاش و جدی هستن، توی ۴ روزی که توی کره بودم ندیدم کسی لبخند به لب داشته باشه .

وقتی از جوزف پرسیدم چرا اکثر مردم اینقدر جدی هستن، مثال جالبی زد و گفت:


توی آمریکا و ژاپن وقتی رعد و برق میشه و بارون میگیره، مردم میگن: سرو صدای جشن و پایکوبیه ولی توی کره میگن: صدای حزن و ماتمه.


جوزف میگفت: مردم کره اعتقاد دارن ۳۴ سال توسط ژاپنیها به بدترین نحو ممکن ذلیل شدن و بعدش هم جنگ کره ی شمالی و جنوبی و فقر و کمبود باعث شده مردمان کره احساس غم رو نهادینه کنن و کمتر میخندن.


تقریبا ۲۰ درصد مردم کره ی جنوبی مسیحی، ۲۰درصد بودایی و مابقی مردم دین خاصی ندارن.


با وجودی که توی مدرسه انگلیسی میخونن ولی تعداد کسانی که بتونن انگلیسی صحبت کنن خیلی کمه و به ندرت میتونید بدون مترجم منظورتون رو بفهمونید.


به شدت پایبند مقررات هستن و به نظر من روابط اجتماعی بسیار ضعیفی نسبت به ما دارن.


کشور کره ی جنوبی ۵۷ سال پیش یکی از فقیرترین کشورهای جهان به شمار میرفته و در رنکینگ بین المللی حتی از کشور آفریقایی غنا هم رتبه ی کمتری داشته.


آقای Ruchir Sharma رییس قسمت بازارهای نوظهور موسسه ی مالی Morgan Stanely کتاب بسیار جذابی در خصوص افت و خیز کشورها داره به نام BreakOut Nations .


آقای شارما در این کتاب کشورهای مختلف رو بررسی میکنه و تاریخ افت و خیز اقتصادی این کشورها رو مورد بررسی قرار میده.

توی این کتاب ، آقای شرما ثابت میکنه، در میان تمام کشورهای درحال پیشرفت تنها ۲ کشور هستن که تونستن رشد سالانه ی ۵ درصد رو به مدت ۵۰ سال متوالی حفظ کنن.


کره ی جنوبی و تایوان.


در ادامه ی کتاب آقای شرما معتقده البته کره ی جنوبی بهترین و موفق ترین کشور جهان در نیم قرن گذشته به حساب میاد و بر عکس تایوان که رشد خودش رو در حد تولید و مونتاژ کالاهای اولیه و کم تکنولوژی محدود کرده، کره ی جنوبی تونسته در زمینه های الکترونیک، بایو تکنولوژی و رباتیک به موفقیتهای در سطح جهانی برسه.


حدود ۵۰ سال پیش کره ی جنوبی یکی از فقیر ترین کشورهای جهان به شمار میرفت و و در سال ۱۹۶۰ در آمد سالانه ی هر شخص در این کشور به طور متوسط در حدود ۱۵۸ دلار بود! یعنی ۵ دلار کمتر از مردم کشور آفریقایی غنا!


اما امروز در آمد متوسط مردم این کشور سالانه بیش از ۳۰ هزار دلاره ، بیش از ۲۵ برابر کشور غنا!


بعد از جنگ با کره ی شمالی و ژاپن،‌این کشور تقریبا نابود شد.

هیچ بهره ای از منابع طبیعی درآمد زا نداشت،‌هیچ گونه اهمیت جغرافیایی برای این کشور نمیشد متصور بود،‌بیش از ۷۰ درصد مردم کشور بیسواد بودن و تمام زیر ساختهای کشور در دوره ی جنگ به طور کامل از بین رفته بود.


اما واقعا چه اتفاقی توی این ۵۰ سال افتاده که این کشور به چنین عظمت و پیشرفتی رسیده ؟

شما کافیه پاسپورت کره ی جنوبی رو داشته باشید تا بتونید به بیش از ۱۳۵ کشور دنیا بدون ویزا سفر کنید ،‌اتحادیه ی اروپا، آمریکا،‌ژاپن،‌و تقریبا همه جا…




من ۵ تا عامل برای این موفقیت میتونم اسم ببرم.


۱. آموزش و پرورش


۲. سخت کوشی 


۳. اعتماد به دولت 


۴. قوه ی قضاییه ی مستقل و قدرتمند


۵. ادب مردم 




مردم کره ی جنوبی وقتی به اوج فقر و بدبختی رسیدن،فهمیدن که هیچ منبع قابل اعتماد و اتکایی از نظر اقتصادی ندارن به جز سرمایه های انسانی.


پس تو اوج فقر و نداری، تمام تلاششون رو انجام دادن، از آب و نونشون گذشتن اما تصمیم گرفتن بچه هاشون بالاترین مدارج علمی رو طی کنن.


باورم نمیشد که چقدر بچه ها در این کشور ارزشمند هستن و چقدر آموزش بچه ها برای تک تک افراد جامعه مهم و ارزشمنده.

کتابخونه ، موزه، و هر جایی که بویی از یادگیری و رشد وجودداشت، بچه ها هم کنار مربیاشون مشتاقانه حضور داشتن.


جوزف، ۳ تا پسر داره، و هیچ کدومشون رو مدرسه نمیفرسته!

وقتی با تعجب پرسیدم چرا؟

گفت: دوست دارم بچه هام خیلی رشد کنن و مدرسه به اندازه ای که من توقع دارم نمیتونه بچه ها رو آموزش بده.


خودش و همسرش بچه ها رو آموزش میدن.


کتابهای درسی، هم به زبان کره ای و هم به زبان انگلیسی،‌ هفته ای ۱ کتاب غیر درسی، حفظ کردن انجیل، یادگیری پیانو، گیتار، ورزش تخصصی فوتبال و کلی برنامه های دیگه که هنوز هم برام تصورش سخته !


جوزف معتقده اگر میخواد آینده ی بچه ها و کشورش تضمین باشه باید اولویت اصلیش آموزش درست بچه ها باشه.


با اینکه بچه هاش ۸ و ۱۰ و ۱۳ ساله هستن، ولی هیچ کدوم موبایل ندارن، توی خونه تلویزیون ندارن و به جاش یه عالمه کتاب و مجله دارن!!!


safeer.biz, [10.03.18 17:16]

نیمخوام بگم کار جوزف خوبه یا بده، فقط میخوام اهمیت آموزش و پرورش توی اذهان عمومی مردم رو نشون بدم



کره ای ها به شدت کم حرف، پر تلاش و مقرراتی هستن.

نظم و آرامش رانندگی در این کشور برای من و امثال من قابل هضم نیست.

به معنای واقعی کار میکنن و کیفیت حاصل تلاششون نیست بلکه واقعا به عادتشون تبدیل شده.

فرقی نمیکنه چه کاری باشه، هر کاری باشه تمام تلاششون رو میکنن تا با کیفیت انجام بدن.


مردم کره به شدت به دولت و پارلمانشون اعتماد دارن و این اعتماد مردم باعث شده تا دولت بتونه به بهترین نحو ممکن اندیشه ها و برنامه های بلند مدت رو جایگزین کارهای کوتاه مدت کنه.


قوی قضاییه ی کشور کره ی جنوبی به گفته ی کارشناسان ارتباطات بین الملل از بسیاری از کشورهای اروپایی و خود آمریکا قدرتمند تر و مستقل تره و دستگیری رییس جمهور سابق کشور به جرم دریافت رشوه و زندانی کردن صاحب بزرگترین شرکت بازار بورس این کشور،‌یعنی سامسونگ به جرم پرداخت رشوه، نشان از استقلال و قدرت این نهاد اساسی کشور داره


شاید براتون عیجب باشه، ولی به نظر من یکی دیگه از دلایل موفقیت مردم کره ی جنوبی ادب این مردمه!

من بیش از ۶۰ کشور رو رفتم ولی هیچ کجا مردمان با ادبی مثل مردم کره ی جنوبی ندیدم.


به قول جوزف، مردم کره ممکنه هر گناه و خطایی رو ببخشن اما بی ادبی خطایی نیست که این مردم به راحتی بتونن فراموش کنن.


هنوز تو فرودگاه سئولم،‌ولی از همین الان دلم برای سئول تنگ میشه و دلم به حال کشورم میسوزه!!!!




کاش ما هم برای ۵۰ سال آیندمون از الان برنامه ریزی کنیم .



محمد حسین باقری

۱۹ اسفند ۱۳۹۶

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.